تحقیق در دین

سلسله مباحث دفاعیاتی پیرامون نبوّت حضرت محمّد(ص)

تحقیق در دین

سلسله مباحث دفاعیاتی پیرامون نبوّت حضرت محمّد(ص)

حجّیت معجزه

در این بحث، به چند نکته در مورد حجّیت معجزه می پردازیم.  

 

معجزات در گزارشهای تاریخی

 

  در اکثر ادیان، معجزاتی به بزرگان دین، نسبت داده می شود و در کتب مقدّسشان نیز به آن معجزات اشاره می گردد. چنین معجزاتی را زرتشتیان از زرتشت(؟)، مسیحیان از حضرت مسیح(ع)، مسلمین از حضرت محمّد(ص) و بهائیان از بهاءالله، نقل می کنند. آیا می شود به چنین معجزاتی اعتماد کرد؟ از چند جهت نمی توان مطمئن بود که این گزاراشات صحیح هستند: 

 

1.این گزارشات توسّط پیروان خود این پیامبران نقل می شوند، یا در کتابهای تاریخی دیگری نقل می شوند که توسّط این پیروان تحریف شده اند! مثلاً مسیحیان می گویند مورخین مشرک و یهودی، هم نوشته اند که مسیح مصلوب شد، و سه روز بعد از مردگان برخاست، ولی خب در همین کتابها می بینیم که مسیح پسر خدا خوانده شده است! و منتقدین به شدّت بر تحریف شده بودن این کتب تأکید دارند، ضمن اینکه با فرض قبول هم می توان گفت این کتابها در این موارد فقط اعتقادات مسیحیان را نقل کرده اند، و نه چیزی بیشتر، زیرا اگر نویسنده به این معجزات اعتقاد واقعی داشت، بدون شک مسیحی می شد. پس نظر به اینکه در این گزاراشات تعصبات پیروان نقش دارد، قابل اعتماد برای پذیرش از سوی افراد بیطرف نیستند. 

 

 

2.ادعای ویژه، سند ویژه می طلبد. شما در کتابهای تاریخی داستانهای زیادی می خوانید، و ادعاهای عادی را با همین سندهای عادی می پذیرید. در کتابهای تاریخی می خوانید که کوروش به سکائیه حمله کرد، عمر به ایران لشکر کشید، عثمانی اتحاد اروپایی علیه خود را در یک جنگ شکست داد و... اینها داستانهای عادی هستند؛ ولی اگر شما در جایی بخوانید که یک پادشاه سربازان خویش را سوار بر نهنگها نموده است و با دشمنانش جنگ دریایی نموده است، این یک ادعای ویژه است. شاید محال نباشد، ولی شما هرگز بخاطر اینکه این را در یک کتاب تاریخی(آنهم کتابی که توسّط افرادی که نسبت به این ادعا بیطرف نیستند)، بخوانید، آنرا باور نخواهید کرد. ادعای ویژه سند ویژه می خواهد. 

 

 

  پس با این حساب نمی توان به معجزات ذکر شده در کتب تاریخی یک دین، به مقدّس و الهی بودنش پیامبرشان پی برد. ما فقط می توانیم به اعجازی ایمان بیاوریم که خودمان آنها را با چشم خودمان، دیده باشیم. از این حیث این برتری را بر سایر ادیان دارد که یک معجزۀ زنده، یعنی قرآن، برای ارائه به حقجویان دارد.

 

  

  

چند سؤال در مورد حجیت معجزه

پرسش اوّل: از کجا بدانیم انجام این معجزه وابسته به عوامل ماورای طبیعی است و دلیلی دنیوی که صاحب معجزه از آن خبر دارد و ما بی خبر هستیم، در پس پرده قرار ندارند؟

 

پاسخ: در جواب این پرسش عرض می کنیم:

اوّلاً برای پی بردن به خارق العاده بودن یک عمل، نیاز نیست به تمام رازهای طبیعت آگاه باشیم. همینکه ببینیم یک امر عادی است و همیشگی، برای مثال یک فرد که بمیرد و در قبر گذاشته بشود، می پوسد و دیگر زنده نمی شود، اگر با عملی روبرو شدیم که این عادت را بر هم زد، برای مثال اگر پیامبری جنازه ای که سالها در قبر بوده و پوسیده است را زنده کرد و از قبر بیرون آورد، مشخص است که یک معجزه صورت گرفته است.

ثانیاً برای پی بردن به خارق العاده بودن یک معجزه، نیازی به استقرای تام نیست، و ما می توانیم به تجربیات حسی خود نیز اعتماد کنیم. مثلاً ما می دانیم که آتش سوزاننده است، و اگر پیامبری را به درون آتش بیندازند، و او نسوزد، یک معجزه رخ داده است، چنانکه کسانی که او را به آتش می اندازند، نیز می دانند آتش سوزاننده است و به قصد کشتن و سوزاندنش او را به آتش می افکنند.

ثالثاً لازمۀ هدایتگری خدا است که اگر دروغگویی عملی شبیه به معجزه را با عللی که برای ما شناخته شده نیستند، ارائه بدهد، او را رسوا کند تا مردم گمراه نشوند، حال خواه پیامبری را مبعوث کند تا با معجزاتی بالاتر، معجزه نبودن کار او را ثابت کند، خواه مشابه آن عمل را به افراد عادی دیگر بدهد و یا به هر شکل دیگری که مردم روشن شوند که عمل آن مدّعی، معجزه نیست.

 

 

پرسش دوم: از کجا بدانیم که کسی در جای دیگری از دنیا مثل این معجزه ندارد؟

 

پاسخ: در جواب این پرسش عرض می کنیم:

1.همانطور که گفتیم لازمۀ هدایتگری خدا این است که اگر دروغگویی عملی را انجام داد که برای مردم یک منطقه یا زمان، انجامش ممکن بود و ادعای پیامبری کرد، ولی آن عمل برای دیگران در جاهای دیگر دنیا ممکن بود، برای جلوگیری از گمراهی مردم آن منطقه، آن مدعی دروغین را به شکلی رسوا کند.

2.نیازی نیست برای درک خارق العاده بودن یک عمل، به تک تک انسانها مراجعه کنیم و از آنها بپرسیم که می توانند چنان کاری بکنند یا خیر، همینکه از متخصصین فن بپرسیم و آنها بگویند که عملی خارق العاده است، کفایت می کند.